ارمغان ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )

باسلام من خیلی غم وغصه دارم من خیلی تنهام من یک داداش 24 سله دارم فقط وخواهری ندارم که باهاش دردو دل کنم با مادرمم راحت نیستم ودوستام همشون ازدواج کردن منم ددلم میخواد از تنهایی دربیام اما دوست ندارم دوست پسرداشته باشم فقط ازدواج درصورتی که یکسره خاستگار برام مید اما مادرم یک کلمه هم به من چیزی نمیگوید.پسر دبیرم داداش دبیرم پسر همسایمون و..... اومدن مادر مبهشون میگوید هنوز زوده بدونه اینکه بگه دختر عزیزم این فردو میخوای یا نه شاید بعدها خاستگار خوب یا فرصت مناسبی نداشته باشم توروخدا کمکم کنید


مشاور (خانم سعیده صفری)

باسلام خواهر عزیزم گویا در فرهنگ شما جایی که زندگی می کنید ازدواج زودهنگام دخترها رایج است ، اگر این طور باشد، پدر و مادرتان چون با آداب و رسوم فرهنگی شهرتان بیشتر از شما آشنایی دارند به این مسئله واقف هستند، و اگر شما با رفتار و کردارتان به ایشان نشان دهید که توانایی اداره ی یک زندگی مستقل را دارید و از بلوغ عقلی و اجتماعی کافی برخوردار هستید و خواستگارتان نیز شرایط مناسبی داشته باشد و آنها مطمئن باشند که می تواند شخص مناسبی برای شما باشد گمان نمی کنم تنها کم بودن سنتان را دلیل بدانند. با این حال می توانید نیاز به ازدواج را غیر مستقیم به مادرتان بگویید و زبان طنز بهترین راهکار است تا ایشان متوجه شوند که دختر نازنینشان این قدر به بلوغ اجتماعی و عقلی رسیده است که بتواند برای زندگیش تصمیم بگیرد. ولی مواظب باشید تنها به دلیل فرار از تنهایی دست به تصمیم گیری های عجولانه جهت ازدواج نزنید. شرایط دوستانتان را بررسی کنید و ببینید آیا با ازدواج به خواسته هایی که مدنظرتان هست می رسید یا خیر؟